ايشاپ صنعت

اي شاپ صنعت با چندين سال سابقه در زمينه تامين تجهيزات ابزار دقيق، طراحي و مشاوره پروژه هاي نفت و گاز و پتروشيمي و ساير صنايع كشور آماده ارائه خدمات مي باشد.

مس فلومتر كوريوليس

۵۰ بازديد

اندازه گيري جرم مس فلومتر، جريان حجم و دماي مايعات و گازها، اندازه گيري چگالي و غلظت مايعات

     دسترسي بي سيم ايمن از طريق Bluetooth®، حتي در برنامه هاي مرتبط با ايمني

     با مديريت گاز تركيبي (EGM™): عملكرد را در محدوده وسيعي از كسر حجمي گاز، حتي تا 100 درصد، و شرايط جريان پيچيده را حفظ مي‌كند.

براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

5 ويژگي اصلي شير برقي

۸۰ بازديد

شير برقي چيست؟

 

سلونوئيد يك سيم سيم پيچي است كه با استفاده از خواص الكترومغناطيسي جريان الكتريكي را به حركت مكانيكي تبديل مي كند. جريان الكتريكي از سيم عبور مي كند و شكل سيم پيچ آن به ايجاد ميدان مغناطيسي در اطراف آن كمك مي كند كه مي تواند براي حركت اجزاي آرميچر فلزي استفاده شود. شير برقي براي انجام عملكردهاي مختلف در شيرها، سلف ها، آنتن ها، خودروها و غيره استفاده مي شود. از آنجايي كه شير برقي به صورت الكتريكي فعال مي شوند، با سيستم هاي كنترل كامپيوتري سازگار هستند و آنها را براي برنامه هاي خودكار يا كنترل از راه دور راحت مي كند.

شير برقي براي چه مواردي استفاده مي شود؟

 

شير برقي يك جزء اصلي خودكار است كه براي كنترل حركت سيال از طريق سيستم هاي خط لوله استفاده مي شود. وظيفه اصلي شيرهاي برقي تنظيم پارامترهايي مانند جريان، سرعت و جهت محيط است. از مزاياي شيرهاي برقي مي توان به انعطاف پذيري خوب، مدل هاي متعدد، دقت بالا و طيف وسيعي از كاربردها اشاره كرد.

شير برقي چگونه كار مي كند؟

 

براي دستكاري جريان مايعات يا گازها، شيرهاي برقي با حركت دادن يك پيستون فلزي براي باز يا بسته كردن شير كار مي كنند. حركت پيستون توسط يك ميدان مغناطيسي ايجاد شده توسط جريان الكتريكي از طريق يك سيم پيچ برقي القا مي شود. بسياري از شيرهاي برقي بر اساس وضعيت استراحت خود به عنوان "معمولا باز" يا "به طور معمول بسته" طبقه بندي مي شوند. به عنوان مثال، دريچه اي كه معمولاً بسته است، هنگامي كه روشن نمي شود، آب بندي مي شود. اما هنگامي كه نيروي الكتريكي اعمال مي شود، نيروي مغناطيسي پيستون را به كناري مي برد و مايع يا گاز مي تواند از طريق دريچه جريان يابد.

پنج ويژگي اصلي شير برقي

1. نشتي خارجي متصل و نشت داخلي قابل كنترل عملكرد ايمن تري را ارائه مي دهد

 

نشت داخلي و خارجي مي تواند ايمني خطوط فرآوري سيال يا گاز و محيطي را كه در آنها جريان دارد، تهديد كند. ساير شيرهاي خودتنظيمي اغلب داراي دريچه هاي پايه هستند كه از تجهيزات دور مي شوند و باعث آسيب احتمالي مي شوند. اما شيرهاي برقي داراي يك هسته دوار هستند كه توسط محرك هاي الكتريكي، پنوماتيكي يا هيدروليكي كنترل مي شود كه براي حل مشكل نشتي خارجي آب بندي ديناميكي ساقه شير طراحي شده است. فقط شيرهاي برقي از نيروي الكترومغناطيسي استفاده مي كنند تا بر روي مهر و موم هسته فولادي در غلاف عايق آهنربايي تأثير بگذارند و هيچ آب بندي ديناميكي وجود ندارد، بنابراين به راحتي مي توان نشت خارجي را مسدود كرد. كنترل گشتاور شير برقي آسان نيست، بنابراين نشتي داخلي در معرض وقوع است - حتي سر ميل سوپاپ را مي توان بيرون كشيد. شكل ساختاري شير برقي كنترل و كاهش نشت داخلي را آسان مي كند. شيرهاي برقي فوق العاده ايمن هستند و براي محيط هايي كه خورنده، سمي و داراي دماي بالا يا پايين هستند مناسب هستند.

2. عمليات ساده با اتصال آسان به شبكه

 

ساختار ساده شير برقي در مقايسه با ساير انواع محرك ها مانند شيرهاي تنظيم بهداشتي، نصب و نگهداري آسان است. آنچه مهمتر است اين است كه تركيب سيستم كنترل اتوماتيك بسيار ساده تر و مقرون به صرفه تر است. از آنجايي كه سيگنال هاي سوئيچ الكترومكانيكي شير برقي را كنترل مي كنند، اتصال آن به كامپيوتر بسيار راحت است. در دنياي امروزي كه اتوماسيون كامپيوتري گسترده شده است، مزاياي شيرهاي برقي آشكارتر است.

3. پاسخگويي سبك و عملكرد صرفه جويي در انرژي

 

زمان پاسخگويي شيرهاي برقي به چند ميلي ثانيه مي رسد. حتي شير برقي خلبان مي تواند به زمان پاسخ دهي در ده ها ميلي ثانيه برسد. به دليل چرخش خودكار، نسبت به ساير شيرهاي خودكنترل حساس تر هستند و مصرف برق سيم پيچ شير برقي با طراحي خوب بسيار كم است. اين محصولات صرفه جويي در انرژي همچنين مي توانند به گونه اي پيكربندي شوند كه فقط يكي نياز به راه اندازي يك عمل داشته باشد و موقعيت سوپاپ ها به طور خودكار حفظ مي شود. بعلاوه، شيرهاي برقي كوچك و سبك وزن هستند كه نصب و نگهداري آنها را آسان مي كند.

4. دقت مقررات محدود و رسانه هاي قابل اجرا

 

معمولاً شيرهاي برقي فقط دو حالت دارند - "باز" و "بست". هسته شير فقط مي تواند در دو موقعيت افراطي باشد و تنظيم مداوم غيرممكن است. بنابراين، دقت تنظيم بسيار محدود است. شيرهاي برقي نياز زيادي به تميزي محيط دارند. محيط هاي حاوي ذرات، محيط هاي چسبناك و محيط هايي كه داراي مواد جامد معلق بالايي هستند با شيرهاي برقي سازگار نيستند.

5. عملكرد همه كاره و دامنه كاربرد گسترده

 

اگرچه شيرهاي برقي داراي برخي معايب ذاتي هستند، اما مزاياي آن هنوز بسيار برجسته است. شيرهاي برقي در انواع محصولات براي رفع نيازهاي مختلف طراحي شده اند. آنها طيف گسترده اي از كاربردها را در كاربردهايي مانند پزشكي، دندانپزشكي، صنعتي، خودروسازي و غيره دارند. پيشرفت تكنولوژيكي شيرهاي برقي حول محور چگونگي غلبه بر معايب ذاتي و نحوه استفاده بهتر از مزاياي آن است.

براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

تفاوت بين سنسورهاي نور UV كم، UV متوسط و UV-C چيست؟

۷۳ بازديد

بر خلاف نور مرئي كه بين 380 نانومتر تا 780 نانومتر است، طول موج نور فرابنفش (UV) بين 100 نانومتر تا 400 نانومتر است. اشعه ماوراء بنفش به زيرمجموعه هايي به نام هاي UVA، UVB يا UVC تقسيم مي شود.

 

در حالي كه پرتوهاي UVC كوتاه ترين و قوي ترين هستند، اشعه هاي UVC به طور طبيعي بيشتر توسط لايه اوزون اتمسفر جذب مي شوند، بنابراين بر پوست انسان تأثير نمي گذارند. در مقابل، اشعه UVB با لايه بيروني پوست تماس پيدا مي كند و اشعه UVA به عمق پوست نفوذ مي كند.

 

ملانوما كشنده ترين نوع سرطان پوست است و ميزان بروز آن در طول 30 سال گذشته در ايالات متحده سه برابر شده است. با توجه به انجمن پوست آمريكا آكادمي، بيشتر موارد ملانوم ناشي از قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش است.

با وجود تمام دستگاه‌هاي پوشيدني ارائه شده امروز، جاي تعجب نيست كه سنسور UV پوشيدني يك موضوع داغ است. به عنوان مثال، پوشيدني Violet Plus از Ultra, Inc. داراي حسگرهاي داخلي UVA و UVB براي رديابي قرار گرفتن در معرض نور خورشيد در تمام روز است. مي توان از آن با يا بدون تلفن هوشمند استفاده كرد. به عنوان يك دستگاه مستقل، چراغ‌هاي دستگاه نشان مي‌دهد كه پوشنده چقدر مي‌تواند در خارج از خانه سپري كند و قبل از دريافت بيش از حد نور UV به كاربر هشدار لرزش مي‌دهد.

 

فراتر از مراقبت هاي بهداشتي، فتوسل زيمنس  QRA2در طيف گسترده اي از كاربردها، از جمله تشخيص آتش سوزي، توليد صنعتي، تحقيقات بيوشيميايي، منابع نور، و نظارت بر سلامت محيطي و ساختاري استفاده مي شوند. جدول 1 از Shade اجزاي اصلي يك حسگر UV را نشان مي دهد.

يك سنسور الكتريكي سنتي نور UV از يك فتوديود حساس تشكيل شده است كه هنگام قرار گرفتن در معرض نور UV يك جريان نوري توليد مي كند. براي تشخيص آسان تر، جريان به سيگنال ولتاژ تبديل و تقويت مي شود. عنصر حسگر، فتوديود، معمولاً بر پايه سيليكون است.

 

نوع ديگري از سنسورهاي UV از فيبر نوري با پوشش‌هاي كاربردي استفاده مي‌كند كه نور شب تاب را در طيف مرئي در هنگام قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش منتشر مي‌كنند. نور طيف مرئي توسط يك فتوديود ارزان قيمت تشخيص داده مي شود، بنابراين نيازي به فيلتر نيست. با مصونيت در برابر تداخل الكترومغناطيسي (EMI) و استحكام بالاتر، اغلب براي سنجش از راه دور استفاده مي شوند.


براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

انواع خرابي در كنترل ولو فيشر

۹۴ بازديد

انواع خرابي در كنترل ولو فيشر به تفصيل توضيح داده شده و راه حل هاي عملي ممكن ذكر شده است.

 

اگر كنترل ولو فيشر خراب شود، بدون در نظر گرفتن اينكه كنترلر چقدر خوب است، احتمالاً عملكرد حلقه كنترل بدتر مي شود. عملكرد حلقه كنترل با عيب يابي چند خرابي كنترل ولو فيشر زير بهبود مي يابد.

خرابي كنترل ولو فيشر

خرابي هاي رايج مربوط به كنترل ولو فيشر هستند

 

     گروه مرده

     اصطكاك استاتيك

     اندازه سوپاپ

     غير خطي بودن

 

گروه مرده:

 

دريچه‌اي با باند مرده مانند اين عمل مي‌كند كه بين خروجي كنترلر و همچنين موقعيت واقعي سوپاپ واكنشي وجود دارد. هر زمان كه خروجي كنترلر تغيير كرد، جهت آن است، نوار مرده بايد قبل از حركت فيزيكي سوپاپ طي شود.

 

اگرچه نوار مرده ممكن است به دليل خلأهاي مكانيزمي ناشي از شكاف بين قطعات با شلي مكانيكي يا بازي در پيوندهاي مكانيكي ايجاد شود.

 

همچنين مي تواند ناشي از

 

     اصطكاك بيش از حد در شير،

     يك محرك كوچك،

     يا پوزيشنر معيوب

Deadband به عنوان واكنش مكانيكي نيز شناخته مي شود و به دليل طراحي محرك چرخشي و كوپلينگ شفت يا نياز به ترجمه از حركت عمودي به چرخشي، اغلب در شيرهاي چرخشي بزرگتر است.

 

در شيرهاي دوار، چرخش شفت ممكن است رخ دهد، جايي كه شفت محرك مي‌پيچد اما توپ يا ديسك به دليل اصطكاك زياد سطوح آب‌بندي حركت نمي‌كند. در نهايت، توپ يا ديسك آزاد مي شود و به موقعيت جديدي مي پرد. اگر پوزيشن‌گر، صرف نظر از اينكه چقدر هوشمند فكر مي‌كند، موقعيت شافت محرك را به جاي حركت توپ يا ديسك اندازه‌گيري كند، گزارش مي‌دهد كه همه چيز نسبتاً خوب است.

 

لطفاً توجه داشته باشيد كه با اصطلاح هيسترزيس اشتباه نگيريد، زيرا باند مرده و هيسترزيس هر دو متفاوت هستند.

اصطكاك استاتيك:

 

يكي ديگر از مشكلات رايج در حلقه هاي كنترل، اصطكاك استاتيك است. Stiction مخفف Static Friction است و به معناي چسبندگي داخلي شير است. اگر يك دريچه با چسب حركت متوقف شود، تمايل دارد فقط در آن موقعيت بچسبد. سپس نيروي اضافي براي غلبه بر چسبندگي لازم است.

 

حتي زماني كه كنترل كننده به تغيير خروجي خود ادامه مي دهد در حالي كه شير همچنان در موقعيت خود قرار دارد. فشار اضافي در محرك نصب مي شود. اگر فشار كافي براي غلبه بر اصطكاك استاتيك ايجاد شود، دريچه آزاد مي شود.

حركت سوپاپ به سرعت فشار اضافي را مي مكد و بارها سوپاپ از موقعيت هدف خود فراتر مي رود. پس از اين، تغيير سوپاپ متوقف مي شود و شير در موقعيت جديد مي چسبد. به طور منظم، اين بيش از حد در موقعيت سوپاپ باعث مي شود كه فرآيند از نقطه تنظيم خود فراتر رود.

 

سپس شير در موقعيت جديد مي‌چسبد، خروجي كنترلر در جهت معكوس مي‌شود و همچنين كل فرآيند در جهت مخالف تكرار مي‌شود.

اين باعث ايجاد نوساني مي شود كه به آن چرخه لغزش چسب مي گويند. اگر نوسانات حلقه ناشي از اصطكاك ايستا باشد، چرخه خروجي كنترل كننده اغلب شبيه يك موج دندانه اره است، در حالي كه متغير فرآيند ممكن است مانند يك موج مربعي يا يك موج سينوسي نامنظم به نظر برسد.

 

در مورد شيرهاي هدايت شونده قفس، فضاي بين دوشاخه و قفس قابل توجه است، اما بايد بين آنها مهر و موم نرم وجود داشته باشد. مهر و موم نرم براي جلوگيري از نشتي استفاده مي شود، اما اصطكاك را نيز كاهش مي دهد.

چگونه از اصطكاك بسته بندي ساقه سوپاپ جلوگيري كنيم؟

 

لغزش چوب معمولاً از اصطكاك در بسته بندي ساقه يا از آب بندي سطوح روي تريم شروع مي شود.

سفت شدن بيش از حد بسته‌بندي، بسته‌بندي در دماي بالا (مانند گرافيت)، انواع قديمي‌تر بسته‌بندي‌هاي محيطي، مهر و موم‌هاي گلوله خاموش كننده محكم و ديسك‌ها، و طرح‌هاي موقعيت‌گير با بهره كم يا قرقره باعث ايجاد لغزش بيشتر مي‌شوند.

 

اصطكاك بسته بندي ساقه را مي توان با استفاده از آن كاهش داد

 

1. مواد بسته بندي

 

2. تعداد بسته بندي

 

3. بار روي بسته بندي

 

مواد گرافيت و PTFE براي بسته بندي هاي فشرده سازي كم استفاده مي شود.

 

     بسته بندي گرافيت بالاي 200 درجه سانتيگراد

     بسته بندي PTFE زير 200 درجه سانتيگراد.

 

تعداد مناسب بسته بندي براي متعادل كردن اصطكاك و نشتي.

 

سفت كردن بيش از حد مهره بسته بندي ممكن است باعث اصطكاك بيش از حد شود.

اندازه سوپاپ:

اندازه بيش از حد شير به دو صورت بر تنوع فرآيند تأثير مي گذارد.

 

    شير بزرگتر در تنظيم كنترلر انعطاف كمتري دارد.

 

يك شير كنترل بزرگ اغلب در دهانه‌هاي با ارزش پايين‌تر كه اصطكاك آب‌بند اغلب در شيرهاي دوار بيشتر است، منظم‌تر عمل مي‌كند.

 

حتي با وجود ويژگي‌هاي ذاتي شير، يك شير بسيار بزرگ بيشتر شبيه يك شير بازشو سريع عمل مي‌كند.

 

    يك سوپاپ بزرگ بيشتر شبيه يك شير بازكننده سريع عمل مي كند، حتي اگر ويژگي هاي ذاتي شير را داشته باشد.

 

غير خطي بودن:

 

انتخاب نامناسب شير با مشخصه جريان ذاتي منجر به مشخصه جريان نصب شده غيرخطي مي شود. نتيجه سيستمي است كه تنظيم آن براي پاسخ سريع و پايدار در سراسر محدوده جريان مورد نياز بسيار دشوار يا حتي غيرممكن خواهد بود.

 

از سوي ديگر، يك شير با ويژگي‌هاي جريان ذاتي به‌درستي انتخاب‌شده، يك مشخصه جريان نصب‌شده خطي يا تقريباً خطي ايجاد مي‌كند، كه تنظيم سيستم را براي يك پاسخ بسيار سريع و پايدار در كل محدوده جريان مورد نياز بسيار آسان مي‌كند.

براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

 

 

تفاوت بين ترانسميتر فشار ويكا و گيج فشار چيست؟

۴۳ بازديد

ترانسميتر فشار ويكا و گيج فشار به طور گسترده در اندازه گيري و كنترل فشار سيال در فرآيندهاي صنعتي استفاده مي شود. اما تفاوت بين ترانسميتر فشار ويكا و گيج فشار چيست؟

 

با توجه به اين موضوع، ابتدا بايد تعريف ترانسميتر فشار ويكا و گيج فشار را مشخص كنيم. تنها با درك معناي آنها، به طور طبيعي تفاوت بين آنها را درك خواهيم كرد.

ترانسميتر فشار ويكا چيست؟

 

تعريف: ترانسميتر فشار ويكا به سنسور فشاري اطلاق مي شود كه خروجي آن يك سيگنال استاندارد است. اين ابزاري است كه با يك متغير فشار تماس مي گيرد و آن را به يك سيگنال خروجي استاندارد به نسبت تبديل مي كند. ترانسميتر فشار ويكا عمدتاً از سه بخش تشكيل شده است: عنصر حسگر فشار (كه سنسور فشار نيز ناميده مي شود)، مدار اندازه گيري و اتصال فرآيند. اين مي تواند پارامترهاي فشار فيزيكي گاز و مايع احساس شده توسط عنصر حسگر فشار را به سيگنال هاي الكتريكي استاندارد (مانند 4-20 mADC و غيره) تبديل كند تا از ابزارهاي ثانويه مانند نشانگر آلارم ها، ضبط كننده ها، تنظيم كننده ها و غيره براي اندازه گيري پشتيباني كند. نشانه و تنظيم فرآيند

 

اصل كار: هنگامي كه فشار مستقيماً روي سطح ديافراگم اندازه‌گيري اثر مي‌كند، ديافراگم تغيير شكل كوچكي ايجاد مي‌كند. مدار با دقت بالا روي ديافراگم اندازه گيري اين تغيير شكل كوچك را به ولتاژ خروجي تبديل مي كند كه بسيار نزديك به فشار و همچنين متناسب با ولتاژ تحريك است. ترانسميتر فشار ويكا از يك تراشه پردازش مدار اختصاصي براي تبديل اين سيگنال ولتاژ به سيگنال جريان استاندارد صنعتي 4-20 ميلي آمپر يا سيگنال ولتاژ 1-5 ولت و غيره استفاده مي كند. مي تواند به دقت بالا و پايداري بالا دست يابد. مدار انتقال از يك تراشه اختصاصي استفاده مي كند كه مي تواند خروجي سيگنال جريان دو سيمه 4-20 ميلي آمپر، سه سيم 0.5V-4.5VDC، 1-5VDC، 0-5VDC و ساير سيگنال هاي خروجي ولتاژ را تضمين كند.       

فشارسنج چيست؟

 

تعريف: گيج فشار به گيجي اطلاق مي شود كه از عناصر الاستيك به عنوان عناصر حساس براي اندازه گيري و نشان دادن فشار بالاتر از فشار محيط استفاده مي كند. استفاده از فشارسنج ها بسيار رايج است، تقريباً تمام فرآيندهاي صنعتي و زمينه هاي تحقيقات علمي را پوشش مي دهد. در بسياري از زمينه هاي شبكه لوله هاي گرمايشي، انتقال نفت و گاز، سيستم تامين آب و گاز، كارخانه هاي تعمير و نگهداري خودرو و فروشگاه ها ديده مي شود. به خصوص در فرآيند كنترل فرآيند صنعتي و اندازه گيري فني، به دليل اينكه عنصر حساس الاستيك گيج فشار مكانيكي داراي ويژگي هاي مقاومت مكانيكي بالا و توليد راحت است، گيج فشار مكانيكي بيشتر و بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

اصل كار: گيج فشار لوله فنري، فشار سنج لوله بوردون نيز ناميده مي شود. انتهاي آزاد فنر در گيج فشار بسته است و چرخ دنده سكتور را به چرخش در ميله كشش هدايت مي كند. هنگامي كه فشار اندازه گيري مي شود، لوله فنر تحت فشاري كه قرار است اندازه گيري شود تغيير شكل مي دهد، بنابراين انتهاي آزاد لوله فنر جابجايي ايجاد مي كند. جابجايي متناسب با فشار اندازه گيري شده است به طوري كه نشانگر منحرف مي شود و مقدار فشار روي صفحه نشان داده مي شود. اگر اتمسفر در محفظه گيج وجود داشته باشد، فشار اندازه گيري شده توسط گيج فشار مثبت يا منفي است. اگر محفظه گيج آب بندي و تخليه شود، فشار اندازه گيري شده توسط گيج فشار مطلق است. هنگامي كه گيج فشار لوله بوردون مجهز به دستگاه ايزوله است، مي تواند فشار دماي بالا يا محيط هاي خورنده، چسبناك، آسان براي بلور شدن و گرد و غبار را اندازه گيري كند. در ابزارهاي اندازه گيري فشار الاستيك با دقت بالا (مانند سطح 0.25 يا بهتر)، عناصر الاستيك بيشتر از آلياژ الاستيك ثابت يا حتي شيشه كوارتز ساخته مي شوند. سوراخ شفت مكانيزم انتقال با ياتاقان هاي نگيني يا بلبرينگ هاي غلتشي منبت كاري شده است. مقياس شماره گيري طولاني است و برخي از آنها را مي توان به صورت ديجيتالي نمايش داد.

تفاوت بين ترانسميتر فشار ويكا و گيج فشار عبارتند از:

 

1. دقت ابزار استاندارد مورد نياز براي كاليبراسيون ترانسميتر فشار ويكا بسيار بيشتر از گيج هاي فشار است.

 

2. گيج فشار فقط بايد رابطه بين يك جفت ورودي و خروجي را تأييد كند، در حالي كه فرستنده فشار ممكن است نياز به تأييد رابطه بين ورودي و داده هاي ارتباطي داشته باشد.

 

3. كاليبراسيون فشارسنج ها بايد داراي شرايط اندازه گيري مربوطه باشد. ترانسميترهاي فشار معمولاً به جز براي سازنده و ساخت جديد مورد نياز نيستند.

 

4. دقت گيج فشار ضعيف است، خروجي ندارد و نمي توان آن را با دست كار كرد. به طور كلي 5 نقطه براي بررسي دارد و تفاوت فشار دادن و كاهش فشار متفاوت است. ترانسميتر فشار ويكا هوشمند فقط نياز به كاليبره كردن نقطه صفر و به طور كلي مقياس كامل دارد.

 

5. خروجي گيج فشار يك نشانه مقياس است كه به راحتي قابل خواندن است. ترانسميتر فشار ويكا خروجي آنالوگ است و براي نمايش بايد به آمپرمتر با سطح دقت مربوطه متصل شود.

از توضيحات بالا به راحتي مي توان فهميد كه مقدار فشار اندازه گيري شده توسط ترانسميتر فشار ويكا در شرايط كاري يكسان دقيق تر است و قابليت انبساط عملكرد بعدي بسيار بيشتر از فشار سنج است.

 

ترانسميتر فشار ويكا و گيج فشار از ميكرو سنسور

 

Micro Sensor بيش از 50 سال تجربه در توسعه و ساخت تجهيزات اندازه گيري فشار، از جمله سنسورهاي فشار پيزورزيستيو و ترانسميتر فشار ويكا ، و گيج هاي فشار دارد.


براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

 

فيوزيبل پلاگ

۳۹ بازديد

فيوزيبل پلاگ يك استوانه رزوه‌دار فلزي است كه معمولاً از برنز، برنج يا فلز تفنگي است كه يك سوراخ مخروطي كاملاً در طول آن حفر شده است. اين سوراخ با يك فلز با نقطه ذوب پايين

مهر و موم شده است كه در صورت رسيدن به دماي از پيش تعيين شده و بالا، از بين مي رود. استفاده اوليه از فيوزيبل پلاگ

به عنوان يك اقدام احتياطي ايمني در برابر سطح آب پايين در ديگ هاي بخار موتور بخار بود، اما كاربردهاي بعدي استفاده از آن را به ساير مخازن بسته مانند سيستم هاي تهويه مطبوع و مخازن براي انتقال گازهاي خورنده يا مايع نفتي گسترش داد.

هدف

فيوزيبل پلاگ به عنوان يك سوپاپ اطمينان عمل مي كند زماني كه دماي خطرناك، به جاي فشار خطرناك، در يك ظرف بسته به دست مي آيد. در ديگ‌هاي بخار، دوشاخه قابل ذوب به صفحه تاج (صفحه بالايي) جعبه آتش پيچ مي‌شود، كه معمولاً حدود يك اينچ (25 ميلي‌متر) در فضاي آب بالاي آن امتداد مي‌يابد. هدف آن اين است كه در مواقعي كه سطح آب به طور خطرناكي پايين مي‌آيد، به‌عنوان آخرين راه‌حل ايمني عمل كند: هنگامي كه قسمت بالاي دوشاخه از آب خارج مي‌شود، بيش از حد گرم مي‌شود، هسته با نقطه ذوب پايين ذوب مي‌شود و نويز ايجاد مي‌شود. انتشار بخار به داخل جعبه آتش نشاني براي هشدار دادن به اپراتورها از خطر قبل از خشك شدن كامل بالاي جعبه آتش است كه مي تواند منجر به خرابي فاجعه بار ديگ شود. دماي گازهاي دودكش در يك محفظه بخاري موتور بخار مي تواند به 1000 درجه فارنهايت (550 درجه سانتيگراد) برسد، در اين دما مس، كه از نظر تاريخي بيشتر جعبه هاي آتش از آن ساخته شده اند، نرم مي شود و به حالتي نرم مي شود كه ديگر نمي تواند فشار ديگ بخار را حفظ كند و به شدت مي رسد. اگر آب به سرعت داخل ديگ ريخته نشود و آتش از بين برود يا خاموش شود، انفجار رخ مي دهد. سوراخي كه در دوشاخه قرار مي گيرد بسيار كوچك است و نمي تواند تأثير زيادي در كاهش فشار بخار داشته باشد و انتظار نمي رود مقدار كمي آبي كه از آن عبور مي كند تأثير زيادي در خاموش كردن آتش داشته باشد.

تاريخ

اين وسيله در سال 1803 توسط ريچارد ترويتيك، طرفدار موتورهاي بخار پرفشار (بر خلاف اتمسفر) در نتيجه انفجار در يكي از ديگهاي بخار جديدش اختراع شد. مخالفان او مشتاق بودند كه كل مفهوم بخار پرفشار را تقبيح كنند، اما ترويتيك ثابت كرد كه اين حادثه به اين دليل اتفاق افتاده است كه آتش نشان او از پر آب نگه داشتن ديگ بخار غفلت كرده است. او اختراع خود را به طور گسترده، بدون ثبت اختراع، براي مقابله با اين انتقادات منتشر كرد.

 

آزمايش

 

آزمايش‌هايي كه توسط موسسه فرانكلين، بوستون، در دهه 1830 انجام شد، در ابتدا در مورد اضافه كردن آب به محض مشاهده خروج بخار از طريق دستگاه، ترديد ايجاد كرد. يك ديگ بخار با يك پنجره مشاهده كوچك شيشه اي نصب شده بود و بيش از دماي كاركرد معمولي خود با سطح آب زير بالاي جعبه آتش گرم مي شد. هنگامي كه آب به آن اضافه شد، مشخص شد كه فشار به طور ناگهاني افزايش يافته و شيشه مشاهده شكسته شد. اين گزارش به اين نتيجه رسيد كه دماي بالاي فلز آب اضافه شده را خيلي سريع تبخير كرده است و انفجار نتيجه اجتناب ناپذير است. در سال 1852 بود كه اين فرض به چالش كشيده شد: توماس ردموند، يكي از بازرسان خود مؤسسه، به طور خاص اين نظريه را در تحقيقات خود در مورد انفجار ديگ بخار در كشتي بخار Redstone در رودخانه اوهايو در 3 آوريل همان سال رد كرد. ] يك تحقيق در سال 1907 در ولز به نتيجه مشابهي رسيد: يك لوكوموتيو بخار متعلق به راه‌آهن Rhymney به طور ناخواسته با سوپاپ‌هاي ايمني آن كه به اشتباه مونتاژ شده بودند به بيرون فرستاده شد. فشار در ديگ بخار تا حدي افزايش مي يابد كه انژكتورها از كار مي افتند. ورق تاج باز شد، در اثر حرارت آتش ضعيف شد و به شدت از هم جدا شد. تحقيقات به رهبري سرهنگ درويت از بازرسي راه آهن، اين نظريه را رد كرد كه موتورها موفق به راه اندازي انژكتورها شده اند و سيل ناگهاني آب سرد باعث توليد چنان بخار شده كه ديگ بخار مي تركد. او نتايج آزمايشات انجمن كاربران بخار منچستر، يك سازمان ملي گواهي و بيمه ديگ بخار را نقل كرد كه ثابت كرد وزن مس موجود (با توجه به گرماي ويژه آن) براي توليد بخار كافي براي بالا بردن فشار ديگ بخار كافي نيست. . در واقع، اضافه كردن آب سرد باعث كاهش فشار شده بود. از آن پس پذيرفته شد كه عمل صحيح در صورت كاركرد دوشاخه ذوب، افزودن آب است.

فيوزيبل پلاگ هسته دار

طرح اوليه يك فيوزيبل پلاگ  ساده بود كه با يك لجن از آلياژ با نقطه ذوب پايين پر شده بود. هنگامي كه اين ذوب مي شود، ابتدا به عنوان يك كانال باريك از طريق دوشاخه ذوب مي شود. بخار و آب بلافاصله از اين طريق شروع به خروج مي كنند. فيوزيبل پلاگ هسته‌اي در دهه 1860 ساخته شد تا به محض نرم شدن آلياژ، باز شود. اين نسخه داراي يك مركز برنج يا برنز جامد است كه توسط لايه اي از آلياژ با نقطه ذوب پايين در جاي خود لحيم شده است. هنگامي كه بيش از حد گرم مي شود، دوشاخه هيچ بخار يا آب آزاد نمي كند تا زماني كه آلياژ به اندازه كافي ذوب شود تا فيش مركزي آزاد شود. دوشاخه اكنون به طور چشمگيري از كار مي افتد و تمام سوراخ آن بلافاصله باز مي شود. احتمال بيشتري وجود دارد كه اين جت تمام سوراخ مورد توجه قرار گيرد.

شمع هاي ذوب شده بدون توجه

نگهداري

تركيب آلياژي

 

بررسي اهميت آلياژ در پيري پلاگين را نشان داد. آلياژها در ابتدا مورد علاقه بودند زيرا نقطه ذوب يوتكتيك كمتري نسبت به فلزات خالص داشتند. اگرچه مشخص شد كه آلياژها دير پير مي شوند و مي توانند توسعه يك ماتريس اكسيدها را در سطح آب پلاگين تشويق كنند، اين ماتريس داراي نقطه ذوب خطرناكي بالايي است كه باعث مي شود فيوزيبل پلاگ غير قابل كار باشد. در سال 1888، سرويس بازرسي قايق هاي بخار ايالات متحده الزامي را ايجاد كرد كه شمع ها بايد از قلع خالص ساخته شده و سالانه جايگزين شوند. اين امر از آلودگي سرب و روي جلوگيري كرد. آلودگي روي به عنوان يك مشكل جدي در نظر گرفته شد كه براي جلوگيري از خطر مهاجرت روي از محفظه به آلياژ، بدنه شاخه ها نيز از برنج (يك آلياژ مس- روي) به يك برنز مس-قلع بدون روي تغيير يافت. فيوزيبل پلاگ.

پيري را به برق بزنيد

 

در تحقيقات دهه 1920 توسط اداره استانداردهاي ايالات متحده، در ارتباط با سرويس بازرسي قايق بخار، مشخص شد كه در هنگام استفاده، لايه برداري و اكسيداسيون بالاي هسته فيوزيبل پلاگ مي تواند نقطه ذوب دستگاه را افزايش داده و از كاركرد آن در صورت نياز جلوگيري كند: نقاط ذوب بيش از حد. 2000 درجه فارنهايت (1100 درجه سانتيگراد) در نمونه هاي استفاده شده يافت شده است. روش معمول فعلي در لكوموتيوها مستلزم بازرسي دوشاخه هاي جديد پس از "15 تا 30 روز كاري (بسته به وضعيت آب و استفاده از لوكوموتيو) يا حداقل هر شش ماه يك بار" بسته به فشار و دماي كار ديگ است.



در 7 مارس 1948، هنگامي كه صفحه تاج جعبه آتش نشاني پرنسس الكساندرا، تاج گذاري اقيانوس آرام از راه آهن لندن، ميدلند و اسكاتلند، هنگام حمل يك قطار مسافربري از گلاسكو به لندن، از كار افتاد، نقصي در دستگاه مشاهده شد. بررسي‌ها نشان داد كه هر دو گيج آب معيوب بودند و در سفري قبل از آن روز، يكي يا هر دو فيوزيبل پلاگ ذوب شده بودند، اما اين موضوع به دليل كشش قوي بخار خروجي را از آنها دور مي‌كرد، توسط خدمه موتور مورد توجه قرار نگرفت.

برنامه هاي كاربردي ديگر

 

اصل فيوزيبل پلاگ براي حمل و نقل گازهاي نفتي مايع نيز اعمال مي شود، جايي كه شمع هاي همجوشي (يا تكه هاي كوچك و در معرض غشاي پوشش ظروف) طوري طراحي شده اند كه در صورت رسيدن به دماي خيلي بالا ذوب يا متخلخل شوند: انتشار، در دماي معمولي 250 درجه فارنهايت (120 درجه سانتيگراد)، به رهاسازي مواد منفجره ("BLEVE") در دماي بالاتر ترجيح داده مي شود. ظروف گاز خورنده، مانند آنهايي كه براي كلر مايع استفاده مي شوند، داراي يك يا چند شاخه قابل ذوب با دماي كاري حدود 158 تا 165 درجه فارنهايت (70 تا 74 درجه سانتيگراد) هستند.

 

فيوزيبل پلاگ در چرخ هاي هواپيما، معمولاً در هواپيماهاي بزرگتر يا با كارايي بالا، رايج هستند. بارهاي حرارتي بسيار بزرگي كه توسط شرايط فرود و ترمز غيرعادي تحميل مي‌شود (مانند تيك آف رد شده با سرعت بالا، كه در آن يك هواپيماي سنگين با سوخت بايد از سرعت بسيار بالا تا توقف در فاصله نسبتاً كوتاهي به شدت ترمز كند) مي‌تواند باعث افزايش از قبل شود. فشار در لاستيك ها به حدي افزايش مي يابد كه ممكن است لاستيك تركيده شود، بنابراين از فيوزيبل پلاگ به عنوان مكانيزم تسكين استفاده مي شود. گاز تخليه شده ممكن است براي خنك كردن سطوح ترمز هدايت شود.

گاهي اوقات به منظور احتياط در برابر اشتعال هر گونه بخار روغن روانكاري كه ممكن است وجود داشته باشد، شاخه هاي قابل ذوب به گيرنده هاي كمپرسورهاي هوا تعبيه مي شوند. اگر عمل كمپرسور هوا را بالاتر از دماي مطمئن گرم كند، هسته ذوب مي‌شود و فشار را آزاد مي‌كند.

 

سيستم‌هاي تهويه مطبوع خودرو معمولاً با دوشاخه‌هاي قابل ذوب نصب مي‌شدند كه در دماي 100 تا 110 درجه سانتي‌گراد كار مي‌كردند، اما به دليل نگراني‌ها در مورد اثرات زيست‌محيطي هر گاز مبرد آزاد شده، اين عملكرد توسط يك سوئيچ الكتريكي انجام شد.

 

يك نوع گاوصندوق نسوز ثبت شده (اختراع منتشر شده در سال 1867) از يك دوشاخه قابل ذوب براي خنثي كردن محتويات آن با آب در صورت بالا رفتن دماي خارجي استفاده مي كند.

 

دوشاخه هاي قابل ذوب ايمني راكتورهاي هسته اي توريم فلورايد مايع را با جلوگيري از گرم شدن بيش از حد راكتور افزايش مي دهند. در صورت رسيدن به دماي حد مجاز، يك دوشاخه قابل ذوب در پايين راكتور ذوب مي شود و به سوخت راكتور سيال اجازه مي دهد تا به مخازن ذخيره سازي زيرزميني تخليه شود و از ذوب هسته اي جلوگيري شود.

براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

راهنماي مبتدي براي لول ترانسميتر اولتراسونيك

۸۰ بازديد

سونيك صدايي است كه مي توانيم بشنويم. اولتراسونيك صداي بالاتر از محدوده شنوايي انسان است. انسان حداكثر مي تواند تا فركانس 20 كيلوهرتز بشنود. فركانس اولتراسونيك بالاي 20 كيلوهرتز است. امواج اولتراسونيك براي اندازه گيري سطح مايعات و اجسام جامد در صنايع استفاده مي شود. اندازه گيري لول ترانسميتر اولتراسونيك اصل بدون تماس است و براي اندازه گيري سطح مايعات داغ، خورنده و در حال جوش مناسب است. محدوده فركانس معمولي مورد استفاده براي اندازه گيري لول ترانسميتر اولتراسونيك در محدوده 40 200 كيلوهرتز است.

 

1. اصل اندازه گيري لول ترانسميتر اولتراسونيك چيست؟

امواج اولتراسونيك يك شي را به همان روشي كه رادار انجام مي دهد شناسايي مي كند. اولتراسونيك از امواج صوتي و رادار از امواج راديويي استفاده مي كند. هنگامي كه سيگنال پالس اولتراسونيك به سمت يك شي مورد هدف قرار مي گيرد، توسط جسم منعكس مي شود و اكو به فرستنده باز مي گردد. زمان طي شده توسط پالس اولتراسونيك محاسبه مي شود و فاصله جسم پيدا مي شود. خفاش ها از روش هاي شناخته شده اي براي اندازه گيري فاصله در حين سفر استفاده مي كنند. از اصل اندازه‌گيري لول ترانسميتر اولتراسونيك نيز براي يافتن موقعيت ماهي در اقيانوس، قرار دادن زيردريايي‌ها در زير سطح آب، همچنين موقعيت يك غواص در دريا استفاده مي‌شود.

 


ما به شكل 1 اشاره مي كنيم و تلاش مي كنيم تا نكات فني فرستنده لول ترانسميتر اولتراسونيك را درك كنيم. يك لول ترانسميتر اولتراسونيك در بالاي يك مخزن كه نيمه پر از مايع است ثابت مي شود. سطح مرجع براي همه اندازه گيري ها كف مخزن است. سطحي كه بايد تشخيص داده شود به عنوان "C" مشخص مي شود و "B" فاصله لول ترانسميتر اولتراسونيك از سطح مايع است. سيگنال هاي پالس اولتراسونيك از فرستنده ارسال مي شود و به سنسور منعكس مي شود. زمان سفر پالس اولتراسونيك از سنسور به هدف و برگشت محاسبه مي شود. سطح "C" را مي توان با ضرب نصف اين زمان در سرعت صوت در هوا پيدا كرد. نتيجه نهايي واحد اندازه گيري مي تواند سانتي متر، فوت، اينچ و غيره باشد.

 

سطح = سرعت صدا در هوا x تاخير زماني / 2

 


2. مشكلات طراحي سيستم عملي لول ترانسميتر اولتراسونيك:

اصل اندازه گيري فوق فقط در تئوري كاملاً ساده و درست به نظر مي رسد. در عمل، برخي از مشكلات فني وجود دارد كه بايد براي به دست آوردن سطح صحيح خواندن مورد توجه قرار گيرد.

 

سرعت صوت به دليل تغيير دماي هوا تغيير مي كند. يك سنسور دماي يكپارچه براي جبران تغييرات سرعت صوت به دليل تغييرات دما استفاده مي شود.

برخي از اكوهاي تداخلي وجود دارد كه توسط لبه ها، اتصالات جوش داده شده و غيره ايجاد مي شود. اين توسط نرم افزار فرستنده مراقبت مي شود و به آن مهار اكو تداخلي مي گويند.

كاليبراسيون فرستنده بسيار مهم است. دقت اندازه گيري به دقت كاليبراسيون بستگي دارد. فاصله خالي "A" و فاصله اندازه گيري "D" بايد به درستي براي درج در كاليبراسيون فرستنده مشخص شود.

مشخصه هاي گذرا حسگر همانگونه كه در شكل 1 نشان داده شده است، يك فاصله انسداد ايجاد مي كند. دهانه "D" هرگز نبايد تا فاصله مسدود كردن گسترش يابد.

3. ساختار اصلي يك مبدل اولتراسونيك (مراجعه كنيد به: شكل-2):

لول ترانسميتر اولتراسونيك قلب ابزار فرستنده سطح اولتراسونيك است. اين حسگر انرژي الكتريكي را به امواج اولتراسوند تبديل مي كند. براي اين فرآيند تبديل از كريستال هاي پيزوالكتريك استفاده مي شود. كريستال هاي پيزوالكتريك در فركانس هاي بالا وقتي انرژي الكتريكي به آن اعمال مي شود، نوسان مي كنند. برعكس آن هم درست است. اين كريستال هاي پيزوالكتريك سيگنال هاي الكتريكي را هنگام دريافت سونوگرافي توليد مي كنند. اين حسگرها قادر به ارسال اولتراسوند به يك جسم و دريافت پژواك ايجاد شده توسط جسم هستند. اكو براي پردازش بعدي توسط مدار كنترل به انرژي الكتريكي تبديل مي شود.

 


4. بلوك دياگرام عملكردي يك لول ترانسميتر اولتراسونيك معمولي:

براي روشن شدن ساختار فيزيكي يك لول ترانسميتر اولتراسونيك به نمودار بلوك عملكردي شكل-3 مراجعه مي كنيم.

 

يك مدار كنترل مبتني بر ميكروكنترلر تمام فعاليت هاي لول ترانسميتر اولتراسونيك را نظارت مي كند. دو مدار انتقال پالس وجود دارد، يكي براي پالس فرستنده و ديگري براي پالس گيرنده. پالس توليد شده توسط پالس فرستنده توسط سنسور اولتراسونيك (فرستنده) به پالس هاي اولتراسوند تبديل مي شود و به سمت جسم هدف قرار مي گيرد.

 

اين پالس اولتراسوند به عنوان يك پالس اكو به حسگر اولتراسونيك (گيرنده) منعكس مي شود. گيرنده اين پالس اولتراسونيك را از طريق مولد پالس به يك پالس سيگنال الكتريكي تبديل مي كند. زمان سپري شده يا زمان بازتاب توسط شمارنده اندازه گيري مي شود. اين زمان سپري شده با سطحي كه بايد اندازه گيري شود، ارتباط دارد. اين زمان سپري شده توسط مدار كنترل به سطح تبديل مي شود. يك مدار ژنراتور زمان بندي وجود دارد كه براي همگام سازي تمام عملكردها در سيستم اندازه گيري لول ترانسميتر اولتراسونيك استفاده مي شود.

 

سطح در نهايت به سيگنال 4-20 ميلي آمپر تبديل مي شود. 4 ميلي آمپر سطح 0٪ و 20 ميلي آمپر سطح 100٪ است (شكل 1 را ببينيد). اين سيگنال خروجي 4-20 ميلي آمپري كه داده هاي سطح را حمل مي كند، مي تواند به ابزارهاي كنترل فرآيند به مسافت هاي طولاني منتقل شود.

 


5. مزاياي لول ترانسميتر اولتراسونيك:

فرستنده سطح اولتراسونيك هيچ قسمت متحركي ندارد و مي تواند بدون تماس فيزيكي با جسم، سطح را اندازه گيري كند. اين ويژگي معمولي فرستنده براي اندازه گيري سطوح در مخازن با مواد شيميايي خورنده، جوشان و خطرناك مفيد است. دقت قرائت حتي پس از تغيير در تركيب شيميايي يا ثابت دي الكتريك مواد در سيالات فرآيند بي‌تأثير باقي مي‌ماند.

 

6. محدوديت هاي لول ترانسميتر اولتراسونيك:

لول ترانسميتر اولتراسونيك بهترين دستگاه اندازه گيري سطح هستند كه اكو دريافتي سونوگرافي از كيفيت قابل قبولي برخوردار است. اگر عمق مخزن زياد باشد يا اكو جذب يا پراكنده شود چندان راحت نيست. جسم نبايد از نوع جاذب صدا باشد. همچنين براي مخازن با دود زياد يا رطوبت با چگالي بالا نامناسب است.

 


براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

گيج فشار ويكا

۳۰ بازديد

گيج فشار ويكا

ابزار

 


گيج فشار ويكا، ابزاري براي اندازه گيري وضعيت يك سيال (مايع يا گاز) كه با نيرويي كه سيال در حالت سكون روي واحد سطح اعمال مي كند، مانند پوند بر اينچ مربع يا نيوتن بر سانتي متر مربع مشخص مي شود.

 

قرائت روي يك گيج كه تفاوت بين دو فشار است به فشار گيج معروف است. اگر كمترين فشار، فشار جو باشد، فشار كل يا مطلق، مجموع فشار گيج و اتمسفر است.

 


ساده ترين دستگاه براي اندازه گيري فشارهاي ساكن تا حدود 90 پوند بر اينچ مربع (62 نيوتن بر سانتي متر مربع) يك مانومتر لوله U (نشان داده شده در شكل) است كه در آن يك ستون از مايع در لوله به يك منطقه باز است. از فشار بالا و ستون ديگر به منطقه اي با فشار كم. فشار ديفرانسيل با اختلاف سطح بين دو ستون مايع نشان داده مي شود و به صورت اختلاف سطح ضرب در چگالي مايع محاسبه مي شود. مايعات مانومتر كه بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند جيوه، روغن، الكل و آب هستند.

 


گيج لوله بوردون كه در حدود سال 1850 اختراع شد، هنوز يكي از پركاربردترين ابزارها براي اندازه گيري فشار انواع مايعات و گازها از جمله بخار، آب و هوا تا فشار 100000 پوند بر اينچ مربع (70000 نيوتن) است. در هر سانتي متر مربع). اين دستگاه (در شكل نيز نشان داده شده است) از يك لوله دايره اي مسطح تشكيل شده است كه به صورت يك قوس دايره اي پيچيده شده است. يك انتها به يك بلوك مركزي لحيم شده و به سيالي كه فشار آن بايد اندازه گيري شود باز است. سر ديگر مهر و موم شده و به دوك اشاره گر متصل مي شود. هنگامي كه فشار داخل لوله بيشتر از فشار بيروني باشد، لوله تمايل به صاف شدن دارد و در نتيجه نشانگر را مي چرخاند. فشار در مقياس دايره اي خوانده مي شود.

 


از دم و ديافراگم هاي فلزي نيز به عنوان عناصر حسگر فشار استفاده مي شود. به دليل انحرافات زياد براي تغييرات فشار كوچك، ابزارهاي دم به ويژه براي فشارهاي زير اتمسفر مناسب هستند. دو ديافراگم موجدار كه در لبه هاي خود مهر و موم شده اند تا يك كپسول را تشكيل دهند كه تخليه مي شود، در فشارسنج هاي آنرويد براي اندازه گيري فشار اتمسفر استفاده مي شود (به ارتفاع سنج مراجعه كنيد).

 

اين ابزارها از اتصالات مكانيكي استفاده مي كنند و بنابراين در درجه اول براي اندازه گيري فشارهاي ساكن يا فشارهايي كه به آرامي تغيير مي كنند مفيد هستند. براي تغيير سريع فشارها، مبدل هاي فشار الكتريكي كه فشار را به سيگنال الكتريكي تبديل مي كنند مناسب تر هستند. اينها عبارتند از كرنش سنج. عناصر مقاومت تماس متحرك؛ و دستگاه هاي اندوكتانس، رلوكتانس، خازني و پيزوالكتريك. مبدل‌هاي الكترومكانيكي كه در كنترل‌كننده‌هاي هيدروليك، جايي كه به سرعت و قدرت نياز است، استفاده مي‌شوند، تغييرات فشار سيال را به سيگنال‌هاي الكتريكي تبديل مي‌كنند.

 


ميل لنگ

مكانيك

 


ميل لنگ، در مكانيك، بازويي است كه در زاويه قائم به محوري كه مي تواند با آن بچرخد يا نوسان كند، محكم مي شود. در كنار چرخ، ميل لنگ مهمترين وسيله انتقال حركت است، زيرا با شاتون، وسيله اي براي تبديل حركت خطي به چرخشي و بالعكس فراهم مي كند.

 

ادعاهاي متناقض زيادي در مورد منشا ميل لنگ وجود دارد، اما به خوبي ثابت شده است كه اولين ميل لنگ قابل تشخيص در اوايل قرن اول پس از ميلاد در چين ظاهر شد. ميل لنگ هاي اول داراي دو خم زاويه راست بودند و با دست كار مي كردند. مهاربند نجار كه حدود سال 1400 پس از ميلاد توسط يك نجار فلاندري اختراع شد، ممكن است اولين ميل لنگ كامل در نظر گرفته شود، زيرا داراي چهار خم زاويه راست بود كه بازو و مچ اپراتور شاتون را تشكيل مي دادند.

 

گفته مي شود كه اولين ميله هاي اتصال مكانيكي در سال 1430 پس از ميلاد بر روي دستگاهي كه با گام كار مي كرد استفاده شد. تقريباً در اين زمان چرخ هاي طيار به اعضاي چرخان اضافه شدند تا هنگام قرار گرفتن ميله و بازوي ميل لنگ، اعضا را بر روي موقعيت هاي "مرده" حمل كنند. با هم رديف شده اند (خطي).

 


دستگاه كارتينگ

توليد نساجي

 


دستگاه كارتن، دستگاه الياف نساجي. در قرن هجدهم، كارت كردن با دست كار دشواري بود و گلوگاهي را در توليد جديد مكانيزه منسوجات تشكيل مي داد. مخترعان متعددي براي توسعه ماشين هايي براي انجام اين كار كار كردند، به ويژه جان كي، اليور ايوانز، لوئيس پل، آر آركرايت و يوهان بودمر.

 


ديسك Secchi

ابزار

 


ديسك Secchi، در اقيانوس‌شناسي، صفحه دايره‌اي به قطر حدود 30 سانتي‌متر (يك فوت) با رنگ سفيد صاف و طراحي شده براي اندازه‌گيري شفافيت آب است. ابتدا در آب فرو مي‌رود تا زماني كه ديسك به سختي قابل درك باشد، سپس بيشتر پايين مي‌آيد تا زماني كه ديگر قابل مشاهده نباشد، و در نهايت بالا مي‌رود تا زماني كه دوباره به سختي قابل درك باشد. ميانگين اعماق در دو نقطه ديد خالي ثبت شده است. هر چه عمق بيشتر باشد، آب شفاف تر است.

 


كرنش سنج

ابزار

 


كرنش سنج، وسيله اي براي اندازه گيري تغييرات فواصل بين نقاط در اجسام جامد كه هنگام تغيير شكل بدن رخ مي دهد. كرنش سنج ها يا براي به دست آوردن اطلاعاتي كه مي توان از آن تنش ها (نيروهاي داخلي) در اجسام را محاسبه كرد و يا به عنوان عناصر نشان دهنده دستگاه هايي براي اندازه گيري مقاديري مانند نيرو، فشار و شتاب استفاده مي شود.

 

تا دهه 1930 اكثر كرنش سنج ها از سيستم هاي اهرمي مكانيكي مركب يا آينه ها و اهرم هاي نوري استفاده مي كردند. بزرگنمايي‌هاي 1200 تا 1 معمول بود و تغيير شكل‌هايي به كوچكي حدود 1 ميكرون (0.00005 اينچ) اندازه‌گيري شد. طول گيج در اين ابزارها از 1/2 تا 1 اينچ (1 1/4 تا 2 1/2 سانتي متر) بود، و اندازه و وزن نسبتاً بزرگ آنها باعث شد كه قادر به پاسخ صادقانه به كرنش هاي نوسان ناشي از بارگذاري ديناميكي نباشند.

 


كرنش سنج مقاومت يك ابزار ارزشمند در زمينه تحليل تنش تجربي است. بر اساس اين اصل كه توسط فيزيكدان انگليسي ويليام تامپسون (بعدها لرد كلوين) در سال 1856 كشف شد، عمل مي كند كه مقاومت الكتريكي يك سيم مسي يا آهني زماني كه سيم كشيده يا فشرده مي شود تغيير مي كند.

 


گيج نشان داده شده در شكل متشكل از يك سيم بسيار ريز است كه به شكل شبكه اي حلقه شده و بين دو ورق كاغذ بسيار نازك سيمان شده است. به سطحي كه قرار است كرنش روي آن اندازه گيري شود، محكم چسبيده (پيوند) مي شود و توسط جريان الكتريكي انرژي مي گيرد. هنگامي كه قطعه تغيير شكل مي دهد، گيج هر گونه كشش يا انقباض سطح را دنبال مي كند و مقاومت آن بر اين اساس تغيير مي كند. اين تغيير مقاومت پس از كاليبراسيون مناسب تقويت شده و به كرنش تبديل مي شود.

 

شبكه هاي سيمي اولين شكل تجاري مقاومت سنج بودند. آنها در حال حاضر به عنوان فويل هاي مسطح با تكنيك هاي مدار چاپي، به شكل شبكه اي روي يك پشتي پلاستيكي توليد مي شوند.

 

گيج هاي مقاومت در اشكال، اندازه ها و انواع مختلفي ساخته مي شوند كه بيشتر به اندازه يك تمبر پستي است. طول گيج به كوتاهي 0.015 اينچ (0.038 سانتي متر) موجود است و كرنش هايي به كوچكي 0.000001 اينچ در هر اينچ قابل تشخيص است. اين گيج ها را مي توان بر روي سطح تقريباً هر ماده جامد استفاده كرد يا در داخل بتن جاسازي كرد. از آنجايي كه سبك هستند، مخصوصاً براي اندازه‌گيري كرنش‌هاي متغير سريع و كرنش‌هاي شفت‌هاي دوار مناسب هستند.

 


گيج هاي مقاومت را مي توان به عنوان مبدل طبقه بندي كرد، به عنوان مثال، دستگاه هايي براي تبديل يك جابجايي مكانيكي به سيگنال الكتريكي.

 

دو روش ديگر براي اندازه‌گيري كرنش روي يك جسم، فوتوالاستيسيته و هولوگرافي آناليز تنش هستند. فوتوالاستيسيته يك روش بصري براي مشاهده كرنش بر روي يك جسم با مشاهده اثرات نور قطبي شده بر روي يك ماده دو انكسار (دو شكست) متصل به جسم ارائه مي دهد. همانطور كه جسم آزمايشي تحت فشار قرار مي گيرد، الگوهاي حاشيه در ماده دو انكسار نشان دهنده مناطق كرنش درون جسم هستند. هولوگرافي استرس همچنين امكان مشاهده مستقيم بصري فشار روي يك جسم را فراهم مي كند. هولوگرام يك جسم بر روي جسم قرار مي گيرد. تا زماني كه جسم اصلي و هولوگرام مطابقت داشته باشند، چيزي مشاهده نمي شود. با اين حال، اگر جسم تحت فشار باشد، الگوهاي حاشيه اي شكل مي گيرند كه از آن ها مي توان فشار روي جسم را تعيين كرد.

 


هيپسومتري
اندازه گيري

هيپسومتري، علم اندازه گيري ارتفاع و عمق ويژگي هاي سطح زمين با توجه به سطح دريا. داده‌هاي جمع‌آوري‌شده با استفاده از هيپس‌سنج‌ها، سيم‌ها، صداگيرهاي پژواك و ارتفاع‌سنج‌هاي ماهواره‌اي براي تعيين كميت توزيع زمين در ارتفاعات مختلف در يك منطقه معين و توزيع سطح اقيانوس‌ها و درياهاي حاشيه‌اي آن‌ها با عمق استفاده مي‌شوند. دانشمندان مي توانند نشان دهند كه چگونه نواحي اقيانوس ها، درياهاي حاشيه اي و حوضه هاي زميني با ارتفاع و عمق تغيير مي كنند با استفاده از يك منحني خاص كه به عنوان منحني هيپسومتري يا هيپسوگرافيك شناخته مي شود.

 


هوا سنج

دستگاه اندازه گيري

 


پيرومتر، دستگاهي براي اندازه گيري دماهاي نسبتاً بالا، مانند آنچه در كوره ها مشاهده مي شود. بيشتر پيرومترها با اندازه گيري تشعشعات بدني كه دماي آن اندازه گيري مي شود كار مي كنند. دستگاه هاي تشعشعي اين مزيت را دارند كه نيازي به لمس مواد مورد اندازه گيري ندارند. براي مثال، پيرومترهاي نوري، دماي اجسام رشته‌اي را با مقايسه بصري آنها با يك رشته رشته‌اي كاليبره‌شده كه مي‌توان دما را تنظيم كرد، اندازه‌گيري مي‌كند. در يك پيرومتر تابش اوليه، تابش جسم داغ روي يك ترموپيل متمركز مي‌شود، مجموعه‌اي از ترموكوپل‌ها، كه ولتاژ الكتريكي توليد مي‌كند كه به تشعشع رهگيري شده بستگي دارد. كاليبراسيون مناسب اجازه مي دهد تا اين ولتاژ الكتريكي به دماي جسم داغ تبديل شود.

 

در پيرومترهاي مقاومتي يك سيم ريز در تماس با جسم قرار مي گيرد. اين ابزار تغيير مقاومت الكتريكي ناشي از گرما را به اندازه دماي جسم تبديل مي كند. پيرومترهاي ترموكوپل خروجي ترموكوپل (q.v.) قرار گرفته در تماس با بدنه داغ را اندازه گيري مي كنند. با كاليبراسيون مناسب، اين خروجي دما را ايجاد مي كند. پيرومترها نزديك به بولومتر و ترميستور هستند و در دماسنجي استفاده مي شوند.

 


پيوند

جزء ماشين

 


پيوند، در مهندسي مكانيك، سيستمي از پيوندها (ميله‌ها) جامد، معمولاً فلزي، متصل به دو يا چند پيوند ديگر توسط اتصالات پين (لولا)، مفاصل لغزنده يا اتصالات توپ و سوكت به طوري كه يك زنجيره بسته يا يك سري زنجير بسته هنگامي كه يكي از پيوندها ثابت است، حركات احتمالي پيوندهاي ديگر نسبت به پيوند ثابت و نسبت به يكديگر به تعداد پيوندها و تعداد و انواع اتصالات بستگي دارد. براي مثال، با چهار پيوند متصل به پين، پيوندها همه در صفحات موازي حركت مي كنند و صرف نظر از اينكه كدام پيوند ثابت است، ساير پيوندها داراي حركت محدود هستند. يعني به صورت ثابت و معيني نسبت به پيوند ثابت حركت مي كنند. با تغيير طول نسبي پيوندها، اين پيوند چهار ميله اي به مكانيزم مفيدي براي تبديل حركت چرخشي يكنواخت به حركت چرخشي غيريكنواخت يا حركت چرخشي پيوسته به حركت نوساني تبديل مي شود. اين متداول ترين مكانيزم اتصال در ساخت ماشين است.

 


قرقره

مكانيك

 


قرقره، در مكانيك، چرخي است كه طناب، طناب، كابل، زنجير يا تسمه انعطاف پذيري را روي لبه خود حمل مي كند. قرقره ها به صورت جداگانه يا تركيبي براي انتقال انرژي و حركت استفاده مي شوند. به قرقره هايي كه لبه هاي شياردار دارند، قرقره مي گويند. در درايو تسمه، قرقره ها در محورهاي خود به محورها متصل مي شوند و قدرت بين شفت ها با استفاده از تسمه هاي بي پايان (انتهاي متصل به هم) كه روي قرقره ها قرار دارند، منتقل مي شود. براي به دست آوردن مزيت مكانيكي، به ويژه براي بلند كردن وزنه، مي توان از يك يا چند قرقره با چرخش مستقل استفاده كرد. شفت هايي كه قرقره ها به اطراف مي چرخند ممكن است آنها را به قاب ها يا بلوك ها بچسبانند و تركيبي از قرقره ها، بلوك ها و طناب يا ساير مواد انعطاف پذير به عنوان بلوك و تكل ناميده مي شود. گزارش شده است كه ارشميدس (قرن سوم قبل از ميلاد) از قرقره هاي مركب براي كشاندن كشتي به خشكي استفاده مي كرد. قرقره به همراه اهرم، گوه، چرخ و محور و پيچ يكي از پنج ماشين ساده محسوب مي شود. درايو تسمه را نيز ببينيد. مسدود كردن و مقابله با

 


كرنومتر

دستگاه زمان سنجي

 


كرنومتر، دستگاه زمان سنجي قابل حمل با دقت بسيار بالا، به ويژه دستگاهي كه براي تعيين طول جغرافيايي در دريا استفاده مي شود.

 

اگرچه چند كاربرد جداگانه قبلي وجود داشت، اين كلمه در ابتدا در سال 1779 توسط ساعت ساز انگليسي جان آرنولد براي توصيف كرنومتر جيبي بسيار دقيق خود به كار رفت. 1/36.” ساعت هاي معمولي به دليل تغييرات دما و حركت كشتي در دريا هيچ كاربردي نداشتند. تا اين كه در قرن هجدهم جان هريسون، نجار انگليسي خودآموخته، چهار دستگاه زمان سنج دريايي را اختراع و ساخت، كه چهارمين آنها عملاً جايزه 20000 پوندي را كه در سال 1714 توسط دولت بريتانيا براي هر وسيله اي براي تعيين يك زمان سنج دريايي پيشنهاد شده بود، به ارمغان آورد. طول جغرافيايي كشتي در 30 مايل جغرافيايي (حدود 34.6 مايل يا 55.7 كيلومتر) در پايان يك سفر شش هفته اي. (مايل جغرافيايي به عنوان يك دقيقه قوس در امتداد استواي زمين تعريف مي شود؛ مايل دريايي را كه به عنوان يك دقيقه قوس در طول هر مسير دايره بزرگ تعريف مي شود، مقايسه كنيد.) زماني كه اين شرط را برآورده مي كند بايد زمان را در عرض سه ثانيه در روز نگه دارد. استانداردي كه در تاريخ ارائه جايزه توسط بهترين ساعت هاي آونگي در ساحل به دست نيامده بود. اگرچه اختراع اوليه هريسون پيچيده، ظريف و پرهزينه بود، اما طراحي موفق او منجر به تحقيقات بيشتر توسط ديگران و در نهايت به كرنومتر دريايي مدرن شد.

 


كرونومتر مدرن، به طور كلي، يك ساعت بزرگ و خوش ساخت است، اما با يك كرونومتر گريز جدا شده، آويزان در گيمبال ها (مجموعه اي از حلقه ها كه توسط ياتاقان ها به هم متصل شده اند) به گونه اي آماده شده اند كه هر شيب كشتي، افقي باقي بماند. بنابراين از آن تغييرات موقعيتي كه اندكي بر زمان‌سنجي بهترين ساعت‌ها تأثير مي‌گذارد، محافظت مي‌شود. علاوه بر اين، در مكانيسم خود تا حدودي با ساعت معمولي متفاوت است، فنر تعادل مارپيچي و خروج اهرم دومي با يك فنر تعادل مارپيچ و يك فنر فنري يا گريز كرنومتر جايگزين شده است. در يك كرونومتر، اين شكل فرار از نظر مكانيكي برتر از هر نوع ديگري است و نيازي به روغن كاري ندارد، اما براي استفاده در ساعت هاي جيبي مناسب نيست، زيرا بسيار شكننده است و همچنين در صورت چرخش كم و بيش دايره اي. ، ممكن است "سفر" كند و باعث افزايش سريع شود. به منظور يكسان كردن نيروي فنر اصلي، تقريباً همه زمان‌سنج‌ها با فيوز (يك قرقره شياردار مخروطي شكل) و يك تعادل جبراني كرنومتر تعبيه شده‌اند كه به وسيله آن تأثير گرما و سرما بر زمان‌سنجي عملاً از بين مي‌رود. توسط اين دستگاه‌ها، كرونومتر معمولاً زمان‌سنجي را با دقت 0.5 ثانيه در روز ارائه مي‌كند.

 



براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

شير برقي كار و انواع

۳۵ بازديد

شير برقي كار و انواع


يك شير برقي با نيروي الكترومغناطيسي باز و بسته مي شود، بنابراين به آن شير الكترومغناطيسي نيز مي گويند. اگر در ابتدا، شير در شرايط بسته باشد، پس از اعمال نيروي الكترومغناطيسي، پيستون را بلند كرده و دريچه باز مي شود. شير اتوماتيك است. انواع مختلفي از شير برقي بر اساس كاربرد در بازار موجود است.

 

شير برقي چيست؟

اين يك اختراع بسيار ساده از فيزيك است. چيزي جز استوانه توخالي از سيم نازك نيست. هنگامي كه جريان از سيم عبور مي كند آن سيستم به عنوان يك آهنربا عمل مي كند. اين ميدان مغناطيسي براي انجام بسياري از كارها استفاده خواهد شد. هر چه جريان بيشتر عبور كند اثر مغناطيسي بيشتر خواهد بود. امروزه تقريباً در همه لوازم الكترونيكي استفاده مي شود.

 


قطعات شير ​​برقي

بدنه سوپاپ قسمتي از شير است كه به لوله اي كه سيال از آن جاري مي شود متصل است. اين مرز فشار اوليه است. اين شامل كل مجموعه شير برقي داخل آن است.

دريچه ورودي شير، نقطه ورود سيال به شير است.

درگاه خروجي نقطه خروجي سيال است كه توسط شير اتوماتيك اجازه جريان يافتن را مي دهد. از طريق درگاه خروجي از شير خارج مي شود و از طريق لوله كشي به كارخانه فرآيند بعدي مي رود.

سيم پيچ سيم پيچ نازك بلندي است كه در اطراف هسته مغناطيسي پيچيده شده است.

پيستون قسمتي است كه جريان سيال را متوقف يا شروع مي كند. هنگامي كه شير برقي روشن مي شود، پيستون بر اساس طراحي به سمت بالا يا پايين حركت مي كند و به سيال اجازه جريان مي دهد. از مواد فرومغناطيسي تشكيل شده است. معمولاً استوانه اي است.

سيم پيچ برقي بخشي از شير است كه به پيستون انرژي مي دهد و آن را بلند مي كند. اين يك استوانه توخالي از سيم نازك است.

هنگامي كه جريان در شير برقي جريان ندارد، فنر پيستون را در موقعيت خود نگه مي دارد. هنگامي كه جريان در سيم جريان دارد، پيستون بر خلاف عمل فنر عمل كرده و دريچه را باز مي كند. بنابراين، پس از آن زماني كه مي‌خواهيم دريچه را ببنديم، بايد پيستون را به موقعيت صحيح خود برگردانيم، در آن زمان فنر اين كار را براي ما انجام مي‌دهد.

روزنه سوراخي است كه سيال از طريق آن از درگاه ورودي به درگاه خروجي جريان مي يابد. در شرايط بسته، پيستون با مسدود كردن روزنه، جريان را متوقف مي كند.

 


كاركرد شير برقي

از آنجايي كه اين يك شير اتوماتيك است، ابتدا بايد بفهميم كه چه زماني بايد شير را باز و بسته كنيم. هنگامي كه سنسور احساس مي كند كه در سمت خروجي به مايع نياز داريم، جريان در شير برقي جريان مي يابد و به همين دليل پيستون در برابر فنر عمل مي كند و از روزنه بلند مي شود. اين به مايع اجازه مي دهد تا جريان يابد. پس از اينكه حسگر حس كرد كه مقدار كافي مايع گرفته شده است، جريان را متوقف مي كند و به همين دليل پيستون دوباره روزنه را مسدود كرده و دريچه را مي بندد.

 

در صورتي كه به جريان سيال بيشتري نياز داشته باشيم، سنسور پيام را به سيستم قدرت ارسال مي كند و جريان بيشتري را عبور مي دهد. به دليل افزايش جريان، ميدان مغناطيسي افزايش مي‌يابد و پيستون بيشتر از بالابر قبلي بلند مي‌شود كه باعث مي‌شود سيال بيشتري از دهانه عبور كند. بنابراين بر اساس نياز سنسور جريان عبور مي كند و بر اساس آن پيستون بلند مي شود.

 

انواع شير برقي

شير برقي مستقيم:

اين ساده ترين نوع شير برقي است. براي باز و بسته كردن شير نيازي به نيروي خارجي نيست. نسبت به انواع ديگر بسيار سريع عمل مي كند. معمولاً دو نوع است يكي NC (معمولاً بسته) و ديگري NO (معمولاً باز). در NO پيستون دريچه در شرايط باز است و در غياب جريان جريان به عنوان جريان جريان، دهانه توسط پيستون را مسدود مي كند و جريان سيال را متوقف مي كند. فرآيند دقيقا برعكس در شير NC اتفاق مي افتد.

 


شير برقي پايلوت:

اين يك نوع پيچيده تر از شير برقي است. در اينجا يك ديافراگم داخل شير را معرفي مي كنيم. در اين شير در حال جداسازي درگاه ورودي و خروجي توسط ديافراگم هستيم. در بالاي ديافراگم، يك محفظه وجود دارد كه هميشه توسط مايع ورودي تحت فشار است و ديافراگم را در شرايط نزديك نگه مي دارد. همانطور كه شير برقي برق مي‌گيرد، پيستون را بلند مي‌كند، زيرا فشار داخل محفظه بالاي ديافراگم كاهش مي‌يابد. پس از آن به دليل كاهش فشار، ديافراگم محفظه باز مي شود و جريان سيال شروع مي شود. براي درك عملكرد شير به فيلم زير مراجعه كنيد. نياز به برق كمتري نسبت به شير برقي مستقيم دارد.

 

شير برقي دو طرفه:

اين شامل دو دهانه براي جريان سيال است. در حالت معمولي بسته است زيرا پيستون جريان جريان بالا مي رود و سيال عبور مي كند.

 

شير برقي سه طرفه:

شامل سه دهانه و دو روزنه در داخل شير مي باشد. Orifice به صورت متناوب باز و بسته مي شود. دو طرح مختلف موجود است 1) دو درگاه ورودي و يك درگاه خروجي 2) دو درگاه خروجي و يك پورت ورودي. اولي زماني استفاده مي شود كه بايد دو مايع را با هم مخلوط كنيم و دومي زماني استفاده مي شود كه بايد يك جريان را به دو قسمت تقسيم كنيم.

 

شير برقي چهار طرفه:

اين شامل دو درگاه ورودي تحت فشار و دو درگاه خروجي كامل است.

 


كاربردهاي شير برقي

در سيستم تبريد

صنايعي كه از هواي فشرده استفاده نمي شود

سيستم خلاء

سيستم هاي خودرو

و غيره.

مزاياي

باز شدن سريع

مصرف برق كم

سازگار با AC و DC هر دو

قابل نصب به صورت عمودي و افقي

معايب

به ولتاژ بسيار حساس است

ميدان مغناطيسي بر باز و بسته شدن شير تأثير مي گذارد

نياز به تعويض كويل بعد از مدتي

 



براي خريد اين محصول مي توانيد با شماره هاي زير تماس يگيريد:

86031739-86047201-09128446731

معرفي شركت ايشاپ صنعت

۳۴ بازديد

شركت ايشاپ صنعت در سال 1391 با هدف تامين تجهيزات ابزار دقيق و شيرهاي كنترل و آنالابزرهاي مايعات و گازها و قطعات سيستم كنترل تاسيس گرديد.

اين شركت با چشم انداز تبديل شدن به يكي از موفق ترين شركت هاي ايراني با قابليت بازاريابي و فروش در سطح بين المللي به فعاليت خود ادامه مي دهد.

 

محصولات ما شامل:

رله مشعل گازي هانيول ، رله مشعل هانيول ، رله نشت ياب زيمنس ، روغن كمپرسور سانيسو ، زيمنس رله مشعل ، ساترونيك رله مشعل ، ساترونيك فتوسل ، ساخت پروانه فن و... مي باشد.

 

از جمله برندها عبارتند از :

زيمنس ، شكوه ، برهما ، ساترونيك ، هانيول و... .

 

اين شركت در مركز شهر تهران با دارا بودن نيروهاي متعدد ، مجرب و با انگيزه ، خدمات خود را در زمينه تامين ابزار دقيق و شيرهاي كنترل و آنالايزرهاي مايعات و گازها و قطعات سيستم كنترل به ساير اقشار جامعه ارائه مي نمايد.

 

شركت ايشاپ صنعت بر آن است تا در افق برنامه سال 1402 هجري شمسي بهترين مركز تامين كننده تجهيزات ابزار دقيق و شيرآلات كنترلي و آنالابزرهاي مايعات و گازها و قطعات سيستم كنترل با بالاترين سطح استانداردهاي ملي و برترين كيفيت و مناسب ترين هزينه و با تكيه بر اصول مهارت هاي علمي و عملي ، در راستاي ارتقاء رضايتمندي ذينفعان در استان تهران باشد.

 

اهداف كلان:

  1. ارتقاء كيفيت و ايمني در حوزه تامين تجهيزات ابزار دقيق و شيرآلات كنترلي و آنالايزرهاي مايعات و گازها و قطعات سيستم كنترل
  2. افزايش رضايتمندي ذينفعان
  3. آموزش و ارتقاء سطح آگاهي ارائه دهندگان و گيرندگان خدمت و توانمند سازي كاركنان
  4. مديريت منابع

رياست و كاركنان شركت ايشاپ صنعت متعهد مي باشند با اتكال به خداوند متعال و با رعايت قوانين و مقررات شركت و الزامات استاندارد سيستم مديريت كيفيت ISO 9001 در جهت تحقق اهداف فوق اقدام نمايند.